Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-29@07:39:36 GMT

اپلیکیشن «شاتل موبایل من» پوست انداخت

تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۲۶۰۹۴۳

اپلیکیشن «شاتل موبایل من» پوست انداخت

به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، نسخه جدید اپلیکیشن این اپراتور تلفن همراه کشور، با محیط کاربری آسان و امکانات بیشتر با هدف ایجاد سهولت و تجربه‌ای مطلوب در مدیریت سیم کارت، در اختیار مشترکین سیم کارت های شاتل موبایل قرار گرفته است.

نسخه بروزرسانی شده اپلیکیشن شاتل موبایل من (My Shatel Mobile) نیازی به مجوز و دسترسی به اطلاعات گوشی مشترک برای نصب و استفاده ندارد و با امکاناتی نظیر انجام آنلاین کلیه خدمات غیرحضوری، مدیریت حساب شاتل موبایل، مشاهده مانده و گزارش مصرف بسته های اینترنت، مکالمه و پیامک، مشاهده اعتبار باقی‌مانده، خرید بسته اینترنت و شارژ، انتقال شارژ، اطلاع از پیشنهادهای ویژه، مشاهده جزئیات کارکرد و مصرف مکالمه، پیامک و اینترنت، تست سرعت اینترنت، طرح مشکل و تماس با کارشناسان پشتیبانی و بسیاری امکانات دیگر در بازار اندرویدی گوگل پلی، کافه بازار و مایکت در دسترس قرار گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گفتنی است، مشترکین در نسخه جدید اپلیکیشن شاتل موبایل می‌توانند پیام‌های اختصاصی خود را دریافت و مشاهده کنند، اطلاعات حساب خود را ویرایش کنند، از طریق بخش «خدمات من» از خدماتی همچون انتقال تماس، مسدودسازی تماس‌های ورودی و خروجی، مکالمه گروهی، انتظار مکالمه و غیره بهره‌مند شوند و در صورت وجود هرگونه مشکل یا ابهام از طریق اپلیکیشن با کارشناسان پشتیبانی شاتل موبایل در ارتباط باشند.

متقاضیان برای انتخاب شماره و خرید سیم‌کارت هوشمند شاتل با پوشش سراسری ۳G و ۴G و پیش‌شماره ۰۹۹۸ و کد یک، می‌توانند به وب‌سایت شاتل موبایل به نشانی www.shatelmobile.ir مراجعه نمایند و یا از طریق شماره ۰۹۹۸۱۰۰۰۰۰۰ به صورت ۲۴ ساعته با کارشناسان فروش شاتل موبایل تماس بگیرند.

کد خبر 4877776

منبع: مهر

کلیدواژه: اپلیکیشن موبایل اپراتور تلفن همراه فناوری نانو معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری شرکت دانش بنیان تحقیقات علمی ایالات متحده آمریکا نوآوری گوگل فناوری فضایی اینترنت تولید ناسا موبایل شرکت هواوی هوش مصنوعی شاتل موبایل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۶۰۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بعد از شهادت هم کار همرزمش را راه انداخت!

سطح آب رودخانه بالا آمده بود. احتمال داشت در عبور از رودخانه مشکلاتی پیش بیاید. اما چاره دیگری نداشتیم و از مسیری که همیشه تردد می‌کردیم وارد اروند شدیم. وسط رودخانه که رسیدیم ماشین خاموش شد. فشار و جریان آب لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، تا جایی که آب وارد اتاق تویوتا‌وانت ما شد. با آقا مجید شیشه در ماشین را دادیم پایین و رفتیم روی سقف اتاق وانت نشستیم

 شهیدحاج مجید رمضان از شهدای به نام و شناخته شده لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) است. این شهید بزرگوار پیش از شهادت به عنوان رئیس ستاد لشکر ۲۷ خدمت می‌کرد و از او و حسن خلقی که داشت، روایت‌های زیادی شده است. در گفتگو با سردار حاج‌رضا صادقی از همرزمان این شهید بزرگوار، خاطره‌ای جالب از او را تقدیم حضورتان می‌کنیم. 

 موضع حاج بابا

محرم سال ۱۳۶۱ در منطقه خیرناصرخوان یک موضع آتشبار داشتیم به نام موضع شهید حاج بابا. دو قبضه توپ ۱۰۵ از ارتش به صورت رابطه‌ای گرفته بودیم و بخشی از آتش پشتیبانی منطقه را تأمین می‌کردیم. شب عاشورا برادر مجید رمضان که مسئول ستاد لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) بود آمد با هم برویم موضع حاج بابا. من و حاج مجید از بچگی با هم رفیق بودیم. در دبیرستان باهم رشته راه و ساختمان می‌خواندیم. با هم می‌رفتیم شهر ری کارگری می‌کردیم و خلاصه از سال‌ها رفاقت و همراهی، کلی خاطره با هم داشتیم. 

 اروند قصرشیرین

برای رفتن به آتشبار نمی‌توانستیم از جاده اصلی تردد کنیم؛ لذا باید از رودخانه‌ای به نام اروند که در منطقه قصرشیرین بود عبور می‌کردیم. این رود اروند که من می‌گویم در قصرشیرین است. صرفاً تشابه اسمی با همان رودخانه معروف اروند دارد که عملیات والفجر ۸ با عبور رزمندگان از روی آن صورت گرفت. شاید خیلی‌ها ندانند که در قصرشیرین هم یک رودخانه اروند داریم و با شنیدن نامش به اشتباه بیفتند. 

به هرحال هوا تاریک شده بود که به رودخانه اروند رسیدیم. به خاطر بارندگی‌های چند روز قبل، سطح آب رودخانه بالا آمده بود. احتمال داشت در عبور از رودخانه مشکلاتی پیش بیاید. اما چاره دیگری نداشتیم و از مسیری که همیشه تردد می‌کردیم وارد اروند شدیم. وسط رودخانه که رسیدیم ماشین خاموش شد. فشار و جریان آب لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، تا جایی که آب وارد اتاق تویوتا‌وانت ما شد. با آقامجید شیشه در ماشین را دادیم پایین و رفتیم روی سقف اتاق وانت نشستیم و با برادر علی نورمحمدی که مسئول لجستیک ما بود تماس گرفتیم بیاید ما را بکسل کند و از رودخانه بیرون بکشد. 

 تویوتا مدل f ۲

برادر علی نورمحمدی یک تویوتا وانت مدل F ۲ قدیمی داشت که خیلی قوی بود. می‌توانست هر ماشینی را بکسل کند. حتی چند بار هم کامیون‌های زیل ارتش را که در رودخانه گیر کرده بودند با تویوتای خودش بکسل کرده و بیرون کشیده بود. وقتی با علی آقا تماس گرفتیم، نیم ساعت بعد خودش را با تویوتای قدرتمندش رساند. آمد و با کمی تقلا، ماشین ما را بکسل کرد و از رودخانه کشید بیرون. به خشکی که رسیدیم، مشکل روشن نشدن ماشین به قوت خودش باقی بود. شمع وایر و دلکو ماشین کاملاً خیس شده بود و هرکاری کردیم روشن نشد. برادر نورمحمدی ما را تا موضع شهید حاج بابا بکسل کرد و برد. 

 خاطره ناگفته

آن شب وقتی به موضع حاج بابا رسیدیم، دیدیم بچه‌های آتشبار آتشی روشن کرده‌اند. ما کنار آتش خودمان را گرم و لباس‌های‌مان را خشک کردیم. این قضیه گذشت و فقط من و شهیدمجید رمضان و برادر علی نورمحمدی از این واقعه خبر داشتیم. حاج مجید که در دفاع مقدس به شهادت رسید و حاج علی نورمحمدی هم که بعد از جنگ برگشت اصفهان. به نوعی خاطره آن شب و گیرکردن ما در وسط رودخانه و بکسل شدن‌مان توسط برادر نورمحمدی یک خاطره ناگفته باقی‌ماند. گذشت و جنگ به اتمام رسید. 

 رؤیای صادقه 

بعد از اتمام دفاع مقدس در دفتر مرحوم آیت‌الله غیوری در صفائیه شهر ری بودم. ایشان از علمای خیری بودند که شب‌ها بعد از نماز می‌نشستند و درخواست‌ها و مشکلات مردم را رفع و رجوع می‌کردند. من هم در خدمت حاج آقا بودم. نامه‌های مردم را می‌گرفتم، مشکلات‌شان را می‌شنیدم و به حاج آقا انتقال می‌دادم. یک روز آقایی آمد و گفت: برای پول پیش منزل مشکل دارم. حاج مجید گفت بیایم پیش شما بگویم: «به فلانی بگو حاج‌مجید گفت مشکل من را حل کنید.»

پرسیدم کدام حاج مجید؟ گفت: شهیدحاج مجید رمضان. گفتم خودت می‌گویی شهیدحاج مجید! شهید چطور گفت بیایی پیش من؟ 

آن برادر حرف عجیبی زد. گفت: من خودم از بچه‌های لشکر ۲۷ هستم. چند روز پیش رفتم قطعه ۲۶ بهشت‌زهرا (س) سر مزار حاج مجید. دلم بدجوری گرفته بود. صاحب خانه پول پیش بیشتری می‌خواست و من هم دستم بسته بود. شرمنده زن و بچه شده بودم. گفتم حاجی مشکل دارم، کمکم کن. همان شب حاجی آمد به خوابم، آدرس اینجا را داد و گفت برو پیش حاج صادقی و بگو حاج مجید گفته مشکل من را حل کن. نشان به آن نشان که شب عاشورا وسط رودخانه اروند ماشین گیر کرد و...

منبع: روزنامه جوان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • حذف اپ‌های هوش مصنوعی از اپ‌استور به دلیل محتوای نامناسب
  • بسته‌های مکالمه پرتخفیف همراه اول به مناسبت روز ملی خلیج‌فارس
  • حذف هوش مصنوعی غیراخلاقی از اپ استور
  • اعلام تعرفه‌های تخفیفی ایرانسل ویژه حج ۱۴۰۳
  • تفاوت های آیفون 13 و 13 پرو در چیست ؟
  • هیچ چیز جز گوشی موبایل لازم ندارید
  • امکان ارسال پیوست بدون اینترنت در واتس‌اپ
  • آموزش: ۸ ترفند ساده برای شارژ سریع‌تر گوشی
  • بعد از شهادت هم کار همرزمش را راه انداخت!
  • پاسخگویی به بیش از ۲۲ هزار گزارش مردمی در سال ۱۴۰۲